𝖘𝖊𝖑𝖛𝖆𝖘𝖊𝖑𝖛𝖆، تا این لحظه: 13 سال و 4 ماه و 12 روز سن داره
✿𝓼𝓪𝓶𝓲𝓷✿✿𝓼𝓪𝓶𝓲𝓷✿، تا این لحظه: 20 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره
🌸وبلاگ خوشگلم🌸🌸وبلاگ خوشگلم🌸، تا این لحظه: 3 سال و 11 ماه و 27 روز سن داره

🍁🍂دنـــــیا ـے پـــــاییزـے مـــن 🍁🍂

🍭👑خــاطرات ایـنـ... روزا🍭👑 🌻🌼اخرین تابستان قرن🌻🌼

1400/7/1 18:39
194 بازدید
اشتراک گذاری

👑بسم الله الرحمن الرحیم 👑​​

سلام به همه من اومدم با یک پست خفن👑

خب می‌خوام توی این پست تمام خاطراتم رو توی این چند روز بنویسم❤️

💖🎠۲۹شهریور ماهـ💖🎠

دوشنبه صبح خواهرم مصاحبه قلمچی یا همون کانون داشت(رتبگان برتر) در باغ شمال داشت و ما هم تصمیم گرفتیم با مترو بریم🚈

خب کمی دیر رسیدیم چون که مترو رفته بود و بعد خواهرم گفت که اون یکی مترو بود که ۱۰ دقیقه بعد میاد و بعدش دیدیم که اون یکی مترو هنوز الان داره میاد😐

خواستم این لحظه رو با شما به اشتراک بزارم😁

بعد نشستم یکی دو تا عکس گرفتم❣

بعد مترو اومد و سوار شدیم و بعدش کشف کردیم که متر  تو شهید بهشتی هنگاه رفتن پیاده نمیکنه و هنگام برگشت پیاده میکنه😑

بعدش منم فرصت رو از دست ندادم و نشستم بازم عکس گرفتم😁

خب این منظره دوست داشتنی مترو هست❤❣

اینم یکی از ایستگاه ها

بعدش حدودا ۳۰ دقیقه پیاده روی کردیم حدود ۱ ایستگاه😐🤚

بعدش رسیدیم اسم مدرسه مدرسه صدرا بود اما بازم قلمچی اونجارو گفته بود😁

قبل ما یه نفر بود ایشون که تموم شد نوبت خواهرم  رسید😁

بعدش یه میکروفون وصل کردن و یه ۵ دقیقه ای مصاحبه کردن.😍

بعدش یه لوح تقدیر هم دادن😍

بعدش رفتیم به خواهرم میز تحریر نگاه کنیم که هیچکدومشو دوست نداشتیم😐

بعدش دلمون شیرینی خواست و خواستیم بریم تشریفات😁

اما خیلی دور بود یعنی ۲ ایستگاه راه بود😐

و گفتیم پیاده روی میشه و پیاده رفتیم که بعد ۱ ساعت رسیدیم🤚😐

خدا رو شکر زنده بودم ولی پاهام داشت میترکید :):

اونایی که کنجکاون عرضم به حضورتون که شیرینی ناپلونی و لطیفه بود😁😃

بعدش که برگشتیم خونه من حدود ۴ ساعت بعد رفتم بخوابم😁

🎀🌈۳۰ شهریور ماه🌈🎀

صبح که از خواب پا شدم ساعت ۸ و نیم بود و الان حتما میگین چقدر سحر خیزی مرسی لطف دارین اما هوا چون که سرد بود پا شدم و دیگه خوابم نبرد😐🤚

بعدش ۱ ساعت بعد رفتیم بیرون خرید کنیم🎀❣

بعد من یه قاب گوشی قشنگ برا موبایلم دیدم مامانم گفت نمیخرم🥺

حتی یدونه هم از اون پنکه همراه گوشی پسندیدم☹

اما تو دیجیکالا نگا کردم بعضیا میگفتن خرابه بعضیا میگفتن به گوشی نمیخوره به پاور بانک میخوره😕

*من مانده ام تنهای تنهاااا...*

میدونم ربطی نداشت ولی خب دیگه...😂

بعدش هنگام برگشتن خاله جونم رو دیدم❤

رفتیم و بقیه خرید هامونو کردیم...🎀

از جانبو

بعدش منم  پفک هندی و سه تا از اون برچسب ها گرفتم😃

خیلی کیوته مگه نه؟!

بقیه لوازم تحریر هارو یا امروز یا فردا میگیرم❤😃

(ازجمله چند تا دفتر ۲۰۰ برگ_مداد خودکار_پاک کن_کیف هم هزار تا دارم و نمیخوام بگیرم فعلا_کفش هم خریدم_پس فردا هم میرم کتاب هامو میگیرم)

به محض اطلاع من در مدرسه غیر دولتی عترت میخونم😇

بعدش که اومدیم خونه من چند تا عروسک پیداییدم😃

اون بنفشه برای تولدمه که کادو داده بودن و اون یکی هارو نمیدونم😍❣

بعدش اومدم با استفاده از خلاقیتم (که چندان خلاقیت خاصی ندارم) اونارو رو تختم چیدم😃

بعدش نشستم تا فراگمان سریالم بیاد(سریال جدید شروع کردم.بازم ترکیه ای هست.askmantikintikamهست.یعنی عشق منطق انتقام.کره ای هم داده که اونم اسمش باموی مجرد حیله گر)

البته دیگه مدرسه باز بشه مجبورم اونارو ول کنم☹

خب متاسفانه الکی منتظر موندم چون که تیزرش نیومد😕

بعدش هم خوابیدم!!

🌻🌼۳۱شهریور ماه_اخرین تابستان قرن🌻🌼

خب امروزم برخلاف بقیه روزا ساعت ۷ صبح پاشدم.تشویقققققققق🙂

بازم به خاطر سرما😐

خب الان میگی اخه چرا سردت میشه🤨

من با پنجره باز میخوابم😐😂

میدونم که صبح بازم زود پا میشم به خاطر سرد بودن هوا اما بازم باز میزارم پنجرمو😐😂

کلا دست خودم نیست😐😂

پا شدم بدون صبحانه خوردن نشستم انشرلی رو خوندم.

بعد دو تا چیز عجیب کشف کردم.

من قبلا از اون علامت گذاری کتاب خریده بودم دوتاش انشرلی بودن.

پشتشونم قسمتی از کتاب رو نوشته بودن.

بعد منم هنگام خوندن متن هر دو رو تو کتاب پیدا کردم😀😃

این یکیش 😍

اینم اون یکیش😇

اینم عکس کتابم که توی ص ۳۲ ام😁

خب منم خیلی هیجان زده ام چون که فردا بالاخره میرم مدرسه🙂

خب یه خب خوب هم دارم.

خواهرم رفت برا خودش گوشی سامسونگ خرید  بعدش خواهرم موبایلشو داد به من.

موبایلمglaxy s9 plusو ماله خواهرم اسمش عجیب غریبه اما رنگش یاسیه😍

خب بزارین داخل گوشیمو نشون بدم.🙂

این صفحه اصلیمه😍

این صفحه تلگرامم❤

اینم صفحه اینستاگرامم🙂

ببخشید واتساپ رو نمیتونم بزارم😁

راستی ۱۷۳ تایی شدنمون مبارک!!!

مرسی که هستین و همیشه باشین❤

و همین.

🍁🍂۱مهر ماه🍁🍂

صبح ساعت ۸ بیدار شدم و تا ساعت ۱۰ باید به مدرسه میرسیدیم😊

من و مامان و خواهرم زود صبحونه خوردیم و منم با استایل همیشگی (همون شلواز زرد رنگ گشاد و اون شومیز) با کفشای جدید رفتیم مدرسه😃

بعدش که رسیدیم من پنجم یک بودم😃

بعدش به معلم فارسیم سلام کردیم و چون خواهرم قبلا در مدرسه من خونده خواهرم رو شناختن و ارزوی موفقیت کردن❤

بعدش کتابام رو از خانم معلم علومم گرفتم بعد به معلم سال چهارمم سلام کردیم و خواهرم با معلمای خودش حرف زد 😍

بعدش که خواستیم برگردیم یادمون رفت بپرسیم دفترمو چند برگ برداریم😁

برگشتیم و گفتن که خودمون تو کانال واتساپ میگیم.

هنگام برگشتن با مامان یکی از دوستام صحبت کردیم.

منم رفتم با دوستم صحبت کردم.

دختر خوبی هستش و اسمش سوینه😇

بعدش هنگام برگشتن برام لوازم التحریر برا خودم خریدم😁

🍁که ۲ تا دفتر ۱۵۰ برگ هنوز😇

🍁۲ تا خودکار ابی💙

🍁۱ ماژیک سیاه🖤

🍁جاکلیدی تکشاخ🦄

🍁بوک مارک😁

🍁۵۰ تا کاغذ خط دار😊

🍁۱ پاک کن🌸

هنوز کمیش مونده😁

اینم عکساش😃

خب این پست تا اینجا کافیه❤

بای❤

پ.ن:شنبه اولین روز مدرسه است🥲به همه تبریک میگم🥲

پسندها (9)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (9)

🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
1 مهر 00 20:18
پست زيبا&zwj&zwj&zwjيی بود🙂❤️
✿•selva•✿
پاسخ
مرسی عزیزم❤️
🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏🖤☠️𝑵𝒂𝒔𝒓𝒊𝒏
1 مهر 00 20:19
ب نيو پست منم سر بزن پليز
✿•selva•✿
پاسخ
سر زدم❤️
♫ღP͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞n͟͟͟͞͞͞i͟͟͟͞͞͞s͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞ღ♫♫ღP͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞n͟͟͟͞͞͞i͟͟͟͞͞͞s͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞ღ♫
1 مهر 00 22:52
سلام گلم وای من مدرسه قلم چی یا سرای دانش میرمممم
✿•selva•✿
پاسخ
چه خوب😍
✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿✿‿✿𝑀𝑜𝑏𝑖𝑛𝑎✿‿✿
1 مهر 00 22:55
موفق باشی سلوا جونیم😍
همیشه به خوشی باشین❤🤩
✿•selva•✿
پاسخ
مرسی مبینا جونم😘
و همچنین شما هم همیشه به خوشی باشین😍
♫ღP͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞n͟͟͟͞͞͞i͟͟͟͞͞͞s͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞ღ♫♫ღP͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞n͟͟͟͞͞͞i͟͟͟͞͞͞s͟͟͟͞͞͞a͟͟͟͞͞͞ღ♫
1 مهر 00 22:58
راستی گلم خیلی باحال بود موفق باشی
✿•selva•✿
پاسخ
مرسی😘
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
2 مهر 00 9:24
موفق باشی سلوا جون💙
✿•selva•✿
پاسخ
مرسی زهرا جونم❤️
🌼 نوشین 🌼🌼 نوشین 🌼
2 مهر 00 10:23
مبارکت باشه عزیزم موفق باشی ❤️❤️
✿•selva•✿
پاسخ
مرسی نوشین جون❤️
سایهسایه
2 مهر 00 18:18
مبارکه
✿•selva•✿
پاسخ
متشکرم

3 مهر 00 15:45
به خوشی باشی جیگر^^
موفق و شاد باشی قشنگم همشون مبارکتون🥰
✿•selva•✿
پاسخ
مرسی عزیزم❤❤